۱۳۸۸ بهمن ۹, جمعه

چگونه پول خرج كنیم تا راضی باشیم؟


در سال‌های اخیر متوسط سطح زندگی مادی در ایران و بیشتر كشورها بالا رفته اما این رشد با افزایش متناسب رضایت از زندگی همراه نبوده است.

به عبارت دیگر‌، پول بیشتر، خوشبختی فراهم نیاورده است. در مقاله‌ای كه از پی می‌آید، این‌گونه استدلال می‌شود كه نحوه خرج كردن پول بر احساس شادمانی و رضایت ما تاثیر مهمی دارد. اگر پول صرف خرید اجناس مادی شود، تاثیر زودگذری بر روحیه انسان دارد‌، اما اگر صرف مسائل غیرمادی همچون كمك به دیگران، تعطیلات و به‌طور كلی مسائل اجتماعی شود، تأثیر ماندگارتری بر رضایت شخص دارد.

آیا پول خوشبختی می‌آورد؟
از ابتدای اختراع پول، مردم می‌گویند اینگونه نیست. فلاسفه و نویسندگان كتب روانشناسی همگی درباره بیهودگی یكسان دانستن دستاوردهای مادی با خوشبختی هشدار داده‌اند. تحقیقات نوین هم از این گفته حمایت می‌كند. روانشناسان و اقتصاددانان دریافته‌اند كه در حالی كه پول برای برخورداری از احساس خوشبختی لازم است، اهمیت آن خیلی زیاد نیست. داشتن پول برای تهیه غذا‌، پوشاك و مسكن لازم است، ولی فقط اندكی به خوشبختی اضافه می‌كند. اما به تازگی پاسخ متفاوتی به این پرسش مطرح شده است. شماری از محققان به مطالعه این امر برآمده‌اند كه «آیا خوشبختی را می‌توان خرید؟» یافته‌های آنان نشان می‌دهد احتمالاً‌ این كار امكان‌پذیر است!

در این تحقیقات معلوم شد مثلاً‌ مهمان كردن دوست به ناهار، احساس خوشحالی بیشتری به انسان می‌دهد تا خرید لباسی جدید. خرج كردن برای رفتن به مسافرت به نوعی ما را خوشحال می‌كند كه خریدن خودرو نمی‌تواند. الیزابت دان، روانشناس اجتماعی و استادیار دانشگاه بریتیش كلمبیا در كانادا می‌گوید: علتی كه باعث می‌شود داشتن پول بیشتر، احساس بهتری به انسان ندهد این است كه از آن به‌طور نادرست استفاده می‌كنند. دان و همكارانش توضیح جالبی برای مبادله ضعیف بین ثروت و خوشبختی ارائه‌ كرده‌اند.

آنان می‌گویند مشكل پول نیست بلكه ما هستیم. به دلایل عمیق روانشناختی، هنگام صرف كردن پول ما معمولاً‌ جنس را بر تجربه، خودمان را بر دیگران و چیزها را بر آدم‌ها ترجیح می‌دهیم. هیچ كدام از این تصمیم‌ها باعث افزایش خوشحالی نمی‌شود. آن پول خرج كردنی باعث خوشحالی می‌شود كه پول ناپدید شود و چیزی نامرئی از خود به جا بگذارد. مطالعات جدید نشان می‌دهد صرف تفكر كردن درباره پول‌، انسان را منزوی و خودخواه و از آن نوع خرج كردنی كه باعث خوشحالی می‌شود‌، دور می‌كند.

یافتن راه‌هایی برای رفع كردن این مانع، تبعاتی برای تصمیم‌گیری درباره خرج كردن‌های روزانه و سرمایه‌گذاری و نیز كاركرد سازمان‌ها دارد. پول غیرقابل تفكیك از وجود ما در جامعه است.

برای پول كار می‌كنیم، با پول زندگی می‌كنیم‌، آن را پس‌انداز و به دلایل مختلفی خرج می‌كنیم. روانشناسان با تحقیقات خود در حال كشف كردن رابطه پیچیده بین پول و وجود انسان هستند. نتیجه این تحقیقات می‌تواند باعث شود تا زندگی ما ارضا‌ء كننده‌تر و نه‌صرفاً‌ تجملاتی‌تر باشد‌.

به‌رغم وجود مطالب دیرینه درباره اهمیت پول، تا حدود یك دهه پیش، طول كشید تا پژوهشگران شروع به بررسی رابطه بین پول و خوشبختی كردند. در اواخر دهه 1990 روانشناسی به نام مارتین سلیگمن قلمرو روانشناسی مثبت‌گرا را پایه‌گذاری كرد. وی معتقد بود روانشناسان به همان اندازه كه وظیفه دارند به بررسی مشكلات بپردازند، وظیفه دارند بفهمند چه چیزی باعث خوشبختی انسان می‌شود.

در همان روزگار، شماری از اقتصاددانان ابزارهای روانشناسی را برای به چالش كشیدن برخی انگاره‌های غالب در زمینه رفتار انسان به كار می‌گرفتند(انگاره‌هایی از این قبیل كه مثلاً‌ انسان محاسبه‌كننده عقلانی هزینه و فایده است و اینكه بررسی چگونگی خرج كردن پول توسط افراد می‌تواند شاخص قابل اتكایی از تمایلات عمیق‌ترشان باشد.)

روانشناسان مثبت‌گرا و اقتصاددانان به‌اصطلاح‌ رفتاری، توجه خود را به رابطه بین پول و خوشبختی معطوف كردند. این پژوهشگران با بررسی اطلاعات از كشورهای ثروتمند و فقیر و از مردم در اقشار بالا و پایین جامعه به انطباق آمار مالی با اظهارات اشخاص درباره خوشبختی پرداختند. آنان به این نتیجه رسیدند كه ارتباط بین پول و خوشبختی ضعیف است. به اعتقاد این گروه از محققان، البته اینگونه نیست كه هیچ ارتباطی بین این دو وجود نداشته باشد، اما ارتباط آن اندك و كمتر از آنی است كه فكر می‌كنیم.

یكی از مهم‌ترین یافته‌های تحقیقات مربوط به خوشبختی این است كه برخورداری از یك شبكه اجتماعی نیرومند‌، شاخص بسیار خوبی از احساس خوشبختی است. از این رو، می‌توان نتیجه گرفت خرج كردن برای دوستان، احساس شادمانی افراد را افزایش می‌دهد.

اما باید دید آیا در عمل همین طور است یا خیر. تحقیقاتی كه درباره خرج كردن پول در مصارف اجتماعی (خریدن هدیه برای دیگران و اهدای پول به خیریه) صورت گرفت نشان داد این نگرش با احساس شادمانی بیشتر ارتباط دارد. اما آیا شادمانی ناشی از خرج كردن پول برای دیگران است یا موضوع این است كه انسان‌های خیر اصولاً‌ شادمان‌تر هستند؟ در یك مطالعه، از گروهی از كارمندانی كه اندكی اضافه كار گرفته بودند، خواستند این مبلغ را صرف خودشان بكنند و از گروه دیگر خواستند آن را صرف خرید هدیه برای دیگری یا امور خیریه كنند.

گروه دوم بعداً‌ گفتند شادما‌ن‌تر از افراد گروه اول هستند. پژوهشگرانی كه این تحقیق را انجام دادند‌، می‌گویند یافته‌های آن روشن است. اگر پول را صرف خودتان بكنید، باعث شادمانی شما نمی‌شود. البته آنان می‌گویند منظورشان این نیست كه همه پولتان را بدهید و بروید در كپر زندگی كنید، بلكه می‌توانید مبلغی را صرف امور خیریه كنید و اندك اندك آن را افزایش دهید.

یك موضوع‌ دیگر كه در تحقیقات اخیر مشخص شده است این است كه پولی كه صرف تجارب مختلف (تعطیلات، مسافرت، تئاتر و غذا خوردن در بیرون) می‌شود‌، بیشتر از صرف پول برای خرید اجناس مادی باعث شادمانی می‌شود. محققانی كه در این مورد مطالعه كرده‌اند، می‌گویند به‌طور كلی شواهد نشان می‌دهد كه تجارب بیش از اجناس مادی باعث شادمانی انسان می‌شود. چرا؟ یك دلیل روشن دارد. تجارب به‌طور ذاتی اجتماعی‌تر است.

وقتی به تعطیلات می‌رویم یا بیرون غذا می‌خوریم یا سینما می‌رویم، معمولاً‌ به همراه دیگر افراد است. به علاوه، ممكن است این تجارب را تكرار كنیم. تجارب گذشته می‌تواند مانند نوعی چسب اجتماعی، ما را حتی به كسانی كه همراهمان نبودند، پیوند دهد؛ مثلاً با تعریف كردن داستان‌های مربوط به این تجارب و فراهم آوردن خوراك برای بحث. خرید ساعت جدید كمتر می‌تواند چنین فرصتی پدید آورد.

به علاوه، تحقیقات دیگر حاكی از آن است كه تجارب معمولاً‌ باعث چشم و هم‌چشمی‌هایی كه دارایی‌های مادی برمی‌انگیزد، نمی‌شود. وقتی ببینیم همسایه ما خودروی بهتر و جدیدتری دارد، كمتر به‌خودروی خودمان علاقه‌مندی نشان می‌دهیم، اما دیدن اینكه همسایه ما به ماه عسل پر زرق و برق‌تری رفت، باعث نمی‌شود كه به ماه عسل خودمان كم ‌علاقه شویم. همچنین‌، آدم به سرعت به خانه بزرگ‌تر یا لباس شیك‌تر عادت می‌كند (فرق نمی‌كند چقدر ابتدا از آن خوشش آمده باشد)، تجارب معمولاً‌ در خاطره ماندگار می‌شوند. پس از گذشت یك سال، به مشكلات ناشی از گم شدن چمدان یا دعوا به خاطر وضعیت نامساعد هتل فكر نمی‌كنیم‌، بلكه به زیبایی مناظر یا خوشمزگی غذاها فكر می‌كنیم.

پس چرا همیشه بیشتر پولمان را اینگونه خرج نمی‌كنیم؟
البته مردم به امور خیریه پول می‌دهند و به تعطیلات می‌روند و گهگاه دوستانشان را به شام دعوت می‌كنند. یك دلیل این است كه وقتی می‌خواهیم پول خرج كنیم‌، شادمانی تنها عامل انگیزه‌بخش ما نیست. بیشتر انگیزه ما برای خرج كردن حتی برای چیزهای ضروری مانند پوشاك، خانه و خودرو، ناشی از تمایل ما به نشان دادن قدرت خرید و ذائقه ماست. شاید این انگیزه را با شادمانی اشتباه بگیریم، اما به هر حال این انگیزه ناشی از نیاز انسان به رقابت یا انطباق است.

پول نوعی تأثیر روانی هم دارد. به‌نظر می‌رسد تنها فكر كردن درباره پول سبب می‌شود كمتر به مسائل اجتماعی فكر كنیم. پژوهشگران دریافته‌اند فكر كردن به پول سبب می‌شود افراد سختكوش‌تر شوند و حتی در برابر درد مقاومت بیشتری نشان دهند‌، اما باعث منزوی‌تر شدن آنان نیز می‌شود. این قبیل افراد كمتر به دیگران كمك یا پول اهدا می‌كنند.

صحبت كردن درباره پول و خوشبختی ضرورتاً‌ به معنای تسلیم شدن در برابر مادی‌گرایی نیست. این امر می‌تواند راهی برای فكر كردن درباره مسائل مهمی مانند مصرف، رضایت، سرمایه‌گذاری و ارزش باشد. به علاوه، معنای مقتصد بودن و خیریه نیز عوض می‌شود. از این نظر، خرج كردن پول با دوستان را نمی‌توان هدر دادن پول فرض كرد. این كار در واقع نوعی سرمایه‌گذاری است. همچنین اهدای پول به شیوه‌ای همنوع ‌دوستانه نوعی عمل رضایت‌بخش است كه لذت آن از خرید یك ساعت اعلا بیشتر است. خرج كردن پول آثاری واقعی دارد كه از تبدیل آن به اجناس مادی سودمندتر است.
همشهری آنلاین

هیچ نظری موجود نیست: